فقر فرهنگی
ده دقیقه در ماشین در پرازدحامترین خیابان شهرمان به انتظار نشسته بودم. از آنجا که به خودم قول داده بودم
ده دقیقه در ماشین در پرازدحامترین خیابان شهرمان به انتظار نشسته بودم. از آنجا که به خودم قول داده بودم
داستانک – تمرین رستاخیز کلمات ماشین تحریر تند و تند کلمات را به بیرون می ریخت. برخی سوخته، برخی ناقص،
دوست عزیز می دانید به تازگی چه چیزی را کشف کرده ام؟ نمی دانید چقدر از این کشف تازه ام
آبان ماه ۱۳۹۹ بود که در دوره نویسندگی خلاق شاهین کلانتری شرکت کردم. روزهای اول مشتاق بودم هرچند که برایم
یک بعدظهر در خانه مادر همسر مانده بودیم. مثل همیشه با خودم توشه ام را اورده بودم. توشه من کتاب
نامه اول قبل از هرچیز بگذار برایت خاطره ای را بگویم: چند روز پیش، دوستی مطلبی را برایم گفت که